پيام
+
ديش تو بارك نشته بودم هي گريه زاري ميكردم وميگفتم من تنهام چراااا بزرگ شدم كاشكي بزرگ نميشدم بعدا دختر بچه كوچولويي 7 ساله اومد دستاشو گذاشت رو دستم گفت چرا گريه ميكني گفتم هيچي كوچولو همينطوري دختر كوچولو يه نگاه بهم كردو گفت تو تنها نيستي خدا بلا سرته بعد سرشو انداخت بايين رفت اي روززگارررررر

در آستان جانان
90/12/4
در آستان جانان
http://mazandnumeh.parsiblog.com/MLink/?5962011
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد